spanisch german-grammar.de
deutsch italian-online.de
englisch learn-spanish-online.de
فهرست مطالب فصل 8 8.2.2 Formation of the subjonctif imparfait

صفحه قبل
فصل 8: The subjonctif

  8.2.2 ساختن le subjonctif imparfait
le subjonctif imparfait در مقایسه با زبانهای دیگر میتوان به جرآت گفت که منسوخ شده و ممکن است
فقط در نوشتاری دیده شود
. حال باید گفت بیشتر از زمانهای subjonctif présent و یا subjonctif du passé composé. استفاده میشود. فقط کافیست که بدانیم وجود داردودر ادبیات نوشتاری دیده میشود.

ساختن le subjonctif imparfait نیز دارای چند نکتهً ظریف میباشد که مانندصرف فعل دز زمان passé simple.است . . 'بدین معنی که با یک ساختار برای افعال گروه -er و -ir.و با دو ساختار برای افعال گروه-re و -oir. نا گفته نماند که چون حتی برای خود فرانسویان نیز مشگل ساز شده
به همین علت دیگر از آن استفاده نمی شود و منسوخ شده.
بدین سان ما هم فقط اشاره ای به آن خواهیم داشت.
.

ساختنle subjonctif imparfait  
  فعل با -er / -ir فعل با -oir فعل با -re
parler
(حرف زدن )
finir
( تمام کردن)
recevoir
(دریافت کردن)
voir
(دیدن)
descendre
(پائین آمدن)
boire
( نوشیدن)
مورد 1 مورد 2 مورد 1 مورد 2
que je parlasse finisse reçusse visse descendisse busse
  que tu parlasses finisses reçusses visses descendisses busses
  qu' il / elle parlât finît reçût vît descendît bût
  que nous parlassions finissions reçussions vissions descendissions bussions
  que vous parlassiez finissiez reçussiez vîssiez descendissiez bussiez
  qu' ils / elles parlassent finissent reçussent vissent descendissent bussent

برای ساختن فعل باید ریشهً مصدر را در نظر گرفت و پسوند های مربوطه را اضافه کرد
البته افعال بیقاعده را با زمان passé simple. یادآور میشویم. برای شناخت بهتر شما میتوانید به جدول افعال یا به سایت الکترونیکی (e.g. www.verbix.com). مراجعه نمائید.فقط دونمونه از مثالهای مهم را یادآور میشویم :

  مثال  
    être avoir
     
  que je fusse eusse
  que tu fusses eusses
  qu' il / elle fût eût
  que nous fussions eussions
  que vous fussiez eussiez
  qu' ils / elles fussent eussent

le subjonctif imparfait فقط برای نوشتن بکار گرفته میشود:

  مثال  
Je craignais qu' il fût trop tard.
  میترسیدم خیلی دیر شده باشد.  

ولی بطور عادی گفته میشود:

  مثال  
Je craignais qu' il soit trop tard.
  میترسیدم دیر باشه.  
 
صفحه قبل